تامور

«لغت نامه دهخدا»

(معرب، اِ)(1) جوالیقی به نقل از ابن درید گوید: این کلمه از سریانی گرفته شده است. (المعرب ص 85). آوند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ظرف. (اقرب الموارد) (تاج العروس). ||جان و حیات. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||دل و دانهء دل و حیات آن. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (تاج العروس) (منتهی الارب). و منه حرف فی تامورک خیر من عشرهٍ فی وعائک. (اقرب الموارد) (تاج العروس). ||خون دل. (منتهی الارب) (المعرب ایضاً) (ناظم الاطباء). ||خون. (المعرب ایضاً) (منتهی الارب) (معجم البلدان ج 2 ص354) (تاج العروس) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). و منه هرقت تاموره؛ یعنی ریختم خون او را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||موضع سِرّ. (المعرب جوالیقی ص85 از ابن درید). ||زعفران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج العروس). ||بچه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||بچه دان. (منتهی الارب) (تاج العروس). زهدان. (ناظم الاطباء). ||وزیر سلطان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (تاج العروس). ||بازی دختران کم سال یا کودکان. ||صومعهء ترسایان و ناموس آنها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج العروس). صومعهء راهب: و لهم من تاموره تنزل. (المعرب جوالیقی). صومعه. (مهذب الاسماء). ||آب. و منهُ: ما بالرکیه تامور؛ ای شی ء من الماء. (تاج العروس) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||چیزی. یقال: اکل ذئب الشاهِ فما ترک منها تاموراً؛ ای شیئاً. (منتهی الارب) (معجم البلدان ج 2 ص 354) (ناظم الاطباء). ||کسی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). یقال: ما بالدار تامور. (تاج العروس) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، تآمیر. (اقرب الموارد). ||خوابگاه شیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج العروس). موضع اسد. (المعرب جوالیقی). بیشه. (مهذب الاسماء). ||رنگ سرخ. (المعرب جوالیقی). ||می. ||ابریق. ||حقه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج العروس). رجوع به تاموره و تأمور و تاموره شود.
(1) - احمد محمد شاکر در حاشیهء المعرب جوالیقی ص 85 آرد: تامور و تاموره را به همزه و تسهیل الف آورده اند و جوهری و جزوی «تا» را اصلی دانسته اند و از این رو وزن آن نزد ایشان «فاعول» است و فیروزآبادی و دیگران «تا» را زاید شمرده اند پس وزن آن «تفعول» است و بهمین سبب صاحب قاموس آن را در مادهء (ا م ر) آورده و گفته است موضع ذکر آن همین جا است نه آنچنان که جوهری و صاحب اللسان این کلمه را در مادهء (ت م ر) آورده اند -انتهی. وزن آن تفعول است به زیادت «تا» و اصالت همزه. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر