«لغت نامه دهخدا»
[تَ ءَبْ بُ] (ع مص) تأبل ابل؛ گرفتن و برگزیدن شتران. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ||تأبل ابل و جز آن؛ بی نیاز شدن شتران و غیر آن از آب بسبب خوردن گیاه تر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||تأبل مرد از زن؛ بازایستادن مرد از جماع زن خود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).