تأتب

«لغت نامه دهخدا»

[تَ ءَتْ تُ] (ع مص) آماده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ||پوشیدن اِتب(1) را. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به تأتیب شود. ||سخت شدن. ||گذاشتن چلهء کمان بر سینه و بیرون آوردن هر دو بازوان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): تأتب قوسه علی ظهره؛ نهاد کمان را بر پشت خود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
(1) - چادری که از میان چاک زده زنان پوشند بی گریبان و آستین.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر