تأریف

«لغت نامه دهخدا»

[تَءْ] (ع مص) حد چیزی پیدا کردن. (تاج المصادر بیهقی). گردانیده شدن حد برای زمین و قسمت نموده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تأریف بر زمین (فعل آن مجهول آید)؛ حدودی برای آن تعیین شدن و قسمت گردیدن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). تأریف خانه و زمین؛ معین کردن و تقسیم نمودن خانه و زمین. (از اقرب الموارد). ||تأریف حبل؛ گره بستن ریسمان. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر