تأویق

«لغت نامه دهخدا»

[تَءْ] (ع مص) دشخواری نهادن بر کسی. (تاج المصادر بیهقی). در مشقت و مکروه افکندن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||بازداشتن(1). ||خوار گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||کم کردن طعام کسی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اندک کردن طعام کسی. (تاج المصادر بیهقی).
(1) - این معنی در قطرالمحیط در ذیل تأوق آمده است.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر