«لغت نامه دهخدا»
[تَءْ] (ع مص) سزای چیزی کردن. (تاج المصادر بیهقی). سزاوار کردن. (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اهل قرار دادن کسی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). ||مرحبا گفتن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||زن دادن(1). (آنندراج). (1) - بدین معنی در منتهی الارب و اقرب الموارد و قطر المحیط و المنجد نیامده است.