«لغت نامه دهخدا»
[] (اِ)(1) بهم برآمدن دل بود از چیزی : اگر تبول گرفت(2) از تو این دلم چه عجب تبول گیرد دل از حدیث ناپدرام. خفاف (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 324). (1) - مرحوم اقبال در ذیل این کلمه آرد: این لغت فقط در نسخهء «نخجوانی» هست و در سایر نسخ و در فرهنگها یافت نشد، بهمین جهت ضبط آن معلوم نگردید. (2) - چنانکه از ظاهر بیت معلوم است معنی ذکر شده معادل تبول گرفتن است. و در این صورت مصدر مرکب خواهد بود.