تپاک

«لغت نامه دهخدا»

[تَ] (اِ)(1) تپ. تپیدن. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). بمعنی تپ است که اضطراب و بیقراری باشد. (برهان) (آنندراج) (از فرهنگ نظام). اضطراب و بی قراری و بی آرامی. (ناظم الاطباء) :
بیا ساقی آن شیرهء جان بیار
همان حاصل عمر دهقان بیار
همان خون جوشیده در بار تاک
که از تن برد رنج و از دل تپاک.
فخرالدین گرگانی (از فرهنگ جهانگیری).
(1) - شکل قدیم نعت فاعلی (صفت مشبهه). (حاشیهء برهان چ معین).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر