«لغت نامه دهخدا»
[تَ پَ] (اِ) طبق چوبین بقالان و میوه فروشان باشد به این معنی با بای ابجد هم گفته اند. (برهان). در گیلکی تبجه(1). طبقی چوبین که در آن برنج ریزند و پاک کنند. (حاشیهء برهان چ معین). تبنگ. (ناظم الاطباء). (1) - tabaija.