«لغت نامه دهخدا»
[تَ وُ کَ دَ] (مص مرکب)درگذشتن و از حد خود درگذشتن. (ناظم الاطباء). || تعدی کردن. بگذشتن. پای بیرون نهادن از... بهمهء معانی رجوع به تجاوز و دیگر ترکیبهای آن شود.