تجری

«لغت نامه دهخدا»

[تَ جَرْ ری] (ع مص) (از: «ج رو») بچه گرفتن جرو را (بچهء درندگان). (منتهی الارب).
-امثال: من تجری جرو سوء اکله؛ در حق کسی گویند که در غیر محل نیکی کند یا از پروردهء خود بدی بیند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر