جنازه آقای رابرت را یک شب در اتاقش پیدا کردند. اتاق هیچ پنجرهای نداشت و در آن هم قفل شده بود.
از چهار نفری که کلید اتاق او را داشتند بازجویی شد:
سوفیا، خدمتکار:
«من رفتم که آقای رابرت را صدا بزنم. وقتی دیدم مرده جیغ کشیدم!»
جان، سرپیشخدمت:
«وقتی صدای جیغ را شنیدم به طرف اتاق دویدم، چراغ را روشن کردم و دیدم یک چاقو در گردن آقای رابرت فرو رفته.»
سارا، معلم سرخانه:
«من هم به همراه جان به طرف اتاق دویدم. وقتی جان چراغ را روشن کرد همه جای اتاق پر از خون بود.»
جک، آشپز:
«من مشغول درست کردن شام بودم و متوجه چیزی نشدم.»
به نظر شما قاتل چه کسی است؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ معما
قاتل سوفیا بود. اتاق تاریک بود و او قاعدتاً نمیتوانست آقای رابرت را ببیند مگر آنکه خودش از قبل از مرگ او باخبر بوده باشد.