«لغت نامه دهخدا»
(اِخ) نام پادشاهی داستانی از ایران که ضحاک را دربند و مملکت ایران را تسخیر کرد و رسم و راه ظلم ضحاک برانداخت و جهان را بسه فرزند خویش سلم و تور و ایرج بخشید. و او را فَریدون و اَفریدون نیز گویند : سپه را ز دریا بهامون کشید ز چین دژ سوی آفریدون کشید.فردوسی. تو ا ز آفریدون فزونتر نه ای چو پرویز با تخت و افسر نه ای.فردوسی. بدو گفت من خویش گرسیوزم بشاه آفریدون کشد پروزم.فردوسی. زمینی کجا آفریدون گرد بدانگه بتوج دلاور سپرد.فردوسی. ز دهقان پرمایه کس را ندید که شایستهء آفریدون سزید.فردوسی. و بعضی او را ذوالقرنین اکبر میدانند! (برهان).