«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) احتداد بر؛ خشم گرفتن بر. || اِحتداد از غضب؛ تیز شدن از خشم. (تاج المصادر). تیز شدن خشم. (لغت نامهء مقامات حریری). || تیز شدن. (زوزنی): احتداد سکین؛ تیز شدن کارد. || احتداد مرض؛(1) شدّت آن (اصطلاح طب) . (1) - Le paroxysme.