«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) صاحب پیشه شدن. (منتهی الارب). پیشه ور شدن. (تاج المصادر). پیشه وری : ای بسا شوخان ز اندک احتراف زان شهان ناموخته جز گفت و لاف.مولوی. || دانش. (غیاث از لطائف).