احتواء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) گرد کردن. (منتهی الارب) (تاج المصادر). گرد فروگرفتن. (غیاث). || فراگرفتن از هر سوی. (منتهی الارب). اشتمال. || فرازآمدن بر. (منتهی الارب). || جمع کردن. (زوزنی). || دست یافتن بر چیزی. بر چیزی دست یافتن. (تاج المصادر) (زوزنی). || احتواء رطوبت بر قلب؛ علتی است که صاحب آن چنان پندارد که دل او شنا می کند.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر