«لغت نامه دهخدا»
[لُ تَ / تِ] (ن مف / نف) آشفته. پریشان. شوریده. مشوّش. || درویش. بی نوا(1). (1) - این معنی به گمان من از کلمهء پریشان که مجازاً پیش عوام فقیر معنی میدهد اختراع شده است.