«لغت نامه دهخدا»
[اَ فُ] (نف مرکب) که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب. سهل البیع : به بازارگان گفت چندین مکوش به افزونی ای مرد ارزان فروش.فردوسی. ولیکن تو بستان که صاحب خرد از ارزان فروشان برغبت خرد.(بوستان).