«لغت نامه دهخدا»
[اِرْ ری] (ع ص) برزگر. (مهذب الاسماء) (کنز اللغات). کشاورز. مزارع. (جهانگیری). زراعت کننده. (برهان). ج، اراریس، اریسون، ارارسه، ارارس. || امیر. (منتهی الارب). رئیس.