«لغت نامه دهخدا»
[اَ / اِ] (اِخ)(1) آزارود. ماوراءالنهر. (برهان) (سروری) : ازارود را ماوری النهر دان.فردوسی. و بتخفیف ازا. - سیبِ ازا؛ سیب ماوراءالنهر. (آنندراج). (1) - Transoxiane.