«لغت نامه دهخدا»
[اَ دَ یِ هَ سَ](ترکیب وصفی، اِ مرکب)(1) اژدهایی اساطیری که هفت سر دارد : گر اکنون که مار است گردد رها شود تا نه بس هفت سر اژدها.فردوسی. جهان چون یکی هفت سر اژدهاست کسی نیست کز چنگ و نابش رهاست. اسدی. ور بری زی او به رشوت اژدهای هفت سر گوید این فربی یکی یاریست باللّه مار نیست. ناصرخسرو. (1) - Hydre.