«لغت نامه دهخدا»
[اَ پِ خَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) اسبی که خراس بزور آن گردد : ابلق افلاک گردن بستهء فرمان اوست بی وقوف از باعث تدبیر چون اسب خراس. شانی تکلو.