استطعام

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) طعام خواستن. (منتهی الارب). خورش خواستن. (تاج المصادر بیهقی). خوردنی خواستن. || حدیث خواستن. یقال: استطعمه الحدیث؛ اذا اراد ان یحدّث به. (منتهی الارب). || تلقین خواستن امام در قرائت. و منه الحدیث: اذا استطعمکم الامام فاطعموه؛ ای اذا استفتح فافتحوا علیه. (منتهی الارب). گاه امام در اثناء نماز کلمه یا جمله ای را فراموش کند، در این صورت از مأمومین تلقین میخواهد.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر