استعراض

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) فربه گردیدن ناقه: اُستعرضت الناقه باللحم (مجهولاً)؛ فربه گردید ناقه. (منتهی الارب). || کشتن بی دریافت حال کسی. کشتن هرکه را که پیش آید بی پرسش و دریافت حال آنان. || عرضه کردن خواستن. (منتهی الارب) (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). || چریدن ستور زمین یا گیاه را. || متهم شدن. (منتهی الارب). || عریض و پهن پنداشتن. || از پهنا آمدن. || پهناور از چیزی خواستن. || سؤال کردن. پرسیدن: استعرض العرب. || هرکه پیش آید عطا دادن و آنچه بدان ماند. (زوزنی).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر