استمگر

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تَ گَ] (ص مرکب) ستمگر. ظالم. جفاکار :
نبرد کرده و اندر نبرد یافته دست
دلیر گشته و اندر دلیری استمگر.فرخی.
آخر دیری نماند استم استمگران
زآنکه جهان آفرین دوست ندارد ستم.منوچهری.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر