«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) استئجاز بر وساده؛ خم شدن بر آن و تکیه نکردن بدان: استأجز علی الوساده؛ خم شد بر بالش و تکیه نکرد. (منتهی الارب). || استوجز الکلام؛ حذف ما فیه من الفضول. (المنجد).