«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) آتش برآوردن خواستن از آتش زنه. آتش از آتش زنه بیرون کردن خواستن. آتش از آتش زنه بیرون آوردن خواستن. یقال: فلان استوری زنادالضلاله؛ ای یطلب الایراء منها. (منتهی الارب).