استیم

«لغت نامه دهخدا»

[اَ] (اِ) آستین. (لغت فرس اسدی) (اوبهی) (سروری) (رشیدی) (برهان) :
خیز و پیش آر از آن می خوشبوی
زود بگشای خیک را استیم.خسروی.
رجوع به آستین شود. || در نسخهء ابوحفص به معنی دهن ظروف آمده و بهمین بیت متمسک شده. (سروری) (رشیدی). دهان ظروف و اوانی. (برهان). در حاشیهء فرهنگ اسدی نخجوانی بیت مذکور به معنی ریم جراحت آمده ولی استیم در این شعر به معنی آستین و مجازاً، دهانه است چنانکه مظفری گوید :
بگشای بشادی و فرخی
ای جان جهان استیم خی
کامروز بشادی فرارسید
تاج شعرا خواجه فرخی.
مظفری (از فرهنگ اسدی).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر