«لغت نامه دهخدا»
[پَ بُ دَ] (مص مرکب)برگرداندن. پس افکندن. پس انداختن. ارجاء. (ترجمان القرآن) (منتهی الارب) : گفت از مشرق تا مغرب بدیدن پدر شما می آمدند و ناامید برمیگردیدند و هدیها بازپس میبردند. (قصص الانبیاء ص30 س 2).