بازی دوست

«لغت نامه دهخدا»

(ص مرکب) دوستدار بازی. آنکه به لهو و بازی دل بسته باشد : و کماری بازی دوست بود و شکار و عیش کردن. (مجمل التواریخ و القصص ص 99).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر