بازی فراخ

«لغت نامه دهخدا»

[فَ] (ص مرکب) بمجاز، در برابر تنگخوی. در شعر سعدی بدین سان آمده است :
سعدیا عاشق نشاید بودن اندر خانقاه
شاهد بازی فراخ و زاهدان تنگخوی.(1)
که بمعنی مَزّاح و فراخ خوی در برابر تنگخوی است، اما همین بیت در نسخ متأخر بدین صورت در آمده است :
سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست
شاهدان بازی مزاج و صوفیان بس تنگخوی.
و مصراع دوم بدینسان نیز در نسخ آمده است:
شاهدان بازی فراخ و...
(1) - نسخهء مرحوم فروغی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر