«لغت نامه دهخدا»
[گَ کَ دَ] (مص مرکب)عمل بازیگری. به مجاز حیله بازی. شعبده بازی : پیش دختر نشست روی بروی تا چه بازیگری کند با شوی. نظامی (هفت پیکر ص 330).