باغیگری

«لغت نامه دهخدا»

[گَ] (حامص مرکب) عصیان. بی فرمانی. (آنندراج) :
گروهی ز عقل و سیاست بری
در آنجا زده کوس باغیگری.
ملاعبدالله هاتفی (ازآنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر