«لغت نامه دهخدا»
[گَ] (حامص مرکب) عصیان. بی فرمانی. (آنندراج) : گروهی ز عقل و سیاست بری در آنجا زده کوس باغیگری. ملاعبدالله هاتفی (ازآنندراج).