بخسی

«لغت نامه دهخدا»

[بَ] (ع ص نسبی) آب ناداده. || کشت بی نیاز از آب دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خلاف مسقی. (از اقرب الموارد). ج، بخوس. || محصولی که از مردم بازارنشین ستانند. || آنچه عشاران بعد گرفتن صدقه بحیلهء مزد گیرند. (منتهی الارب). و رجوع به بخس و منتهی الارب شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر