«لغت نامه دهخدا»
[بَ] (ع مص)(1) برکندن چشم. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). برکندن چشم کسی را. (آنندراج). چشم برکندن. (المصادر زوزنی). || لنگ گردیدن شتر بواسطهء آزار در سپل: بخصت الناقه (مجهو)؛ لنگ گردید شتر بواسطهء آزار در سپل. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). (1) - از باب فَتَحَ. (از ناظم الاطباء).