بخور و نمیر

«لغت نامه دهخدا»

[بِ / بُ خوَ رُ / خُرُ نَ] (ص مرکب)(1) مقداری از غذا که فقط برای ادامهء زندگی کفایت کند. (فرهنگ فارسی معین). رزق و روزی بسیار قلیل. قوت لایموت. قوت روزگذار: اقل مایقنع از خور.
-روزی بخور و نمیر؛ یک نان بخور و نمیری بکارگرها می دهند. (یادداشت مؤلف).
(1) - از ب + خور (مادهء خوردن) + و + ن (نفی) + میر (از مردن) که بصورت صفت درآمده و جانشین اسم است.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر