بدپسر

«لغت نامه دهخدا»

[بَ پِ سَ] (ص مرکب) پسر ناخلف. پسر نااهل :
هر بدپسر که نیک شود روزی
آن گه شود که نیک پدر مرده.
(از سندبادنامه ص71).
- بدپسران خانه کن؛ ناخلفان و آنانکه خانهء پدر را خشت خشت بکنند و بفروشند. (آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر