«لغت نامه دهخدا»
[بَ پَ] (ص مرکب) بدرفتار. مکار. بدروش : بس که با من بدپلاسی کرد چرخ بدپلاس دوش بختم را پلاس دادخواهی شد لباس. شانی تکلو.