«لغت نامه دهخدا»
[بَ خوا / خا] (حامص مرکب) حسد. (مهذب الاسماء) (دهار). حسادت. حسیدت. (یادداشت مؤلف). بداندیشی : نبینم ببدخواهی اندر کسی که من نیز بدخواه دارم بسی.نظامی. || دشمنی. کینه ورزی.