بدقلقی

«لغت نامه دهخدا»

[بَ قَ لِ / قِ لِ] (حامص مرکب)بدخویی. بدادایی. بدجنمی (بیشتر در اسب). (از یادداشتهای مؤلف).
- بدقلقی کردن؛ بدخویی نمودن. ناسازواری کردن. (یادداشت مؤلف).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر