براه افکندن

«لغت نامه دهخدا»

[بِ اَ کَ دَ] (مص مرکب)(از: ب + راه + افکندن) براه انداختن. بیدار کردن و راه نمودن. (آنندراج) :
رگ خواب است از افسردگیها رشته را تنگم
به هوئی این گران خوابان غفلت را براه افکن.
(آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر