برفنج

«لغت نامه دهخدا»

[بَ فَ] (ص، اِ) سخت و درست. (آنندراج). خشن و مشکل. کار دشوار. (ناظم الاطباء). || ناهمواری راهی. (آنندراج). راه دشوار و صعب العبور. (ناظم الاطباء). || ناسازگاری کاری. || نو و نادر. (آنندراج). هر چیزی که تازه اتفاق افتاده و هنوز عمومیت پیدا نکرده باشد. (ناظم الاطباء). || میوهء نورس. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر