پرمخیده

«لغت نامه دهخدا»

[پَ مَ دَ / دِ] (ن مف) مخالف و خودرأی را گویند و فرزندی را نیز گفته اند که عاق و عاصی پدر و مادر شده باشد. (برهان). عاق و سرکش. (رشیدی). فرزند عاق. (جهانگیری) :
بد او را یکی پرمخیده پسر
ز بهر جهان بر پدر کینه ور.ابوشکور.
پرمداخل.
[پُ مَ خِ] (ص مرکب) پرفایده. پرسود. پرنفع.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر