«لغت نامه دهخدا»
[یَ / یِ دَ دَ] (مص مرکب)ضباح. ضبح. رَقَص. رَقْص. رَقَصان. فرار. فرّ. شطف و شطوف. مفر. وقصه. عسل و عسلان. (منتهی الارب). رمل. (صراح). خبب: ارتجح البعیر؛ جنبید شتر در پویه دویدن. (منتهی الارب). ارقال؛ پویه دویدن شتر. رجوع به پویه شود.