«لغت نامه دهخدا»
[پَ] (نف مرکب) که پهن کند. که عریض سازد. که با پهنا نماید و عریض جلوه دهد: به پهنی شدی [آیینه] چهره را پهن ساز درازیش کردی جبین دراز.نظامی. ط پهن سر. [پَ سَ] (ص مرکب) که سری پهن دارد. افطح. (تاج المصادر بیهقی).