«لغت نامه دهخدا»
[زَ / زِ تَ] (اِ مرکب) تخت از پیروزه کرده. سریری از پیروزه ساخته. تخت برنگ پیروزه یا پیروزه درو درنشانیده : بر آن پیروزه تخت از تاجداران رها کردند می بر جرعه خواران.نظامی.