«لغت نامه دهخدا»
[پَ / پِ سِ] (نف مرکب) رونده و راهرو. (برهان) : باد بهار بین که چو فراش خانگی در دشت و کوه شد به گه صبح پی سپار. ابن یمین. || (ن مف مرکب) پی سپر. لگدکوب و پایمال. (برهان).