پی سپار

«لغت نامه دهخدا»

[پَ / پِ سِ] (نف مرکب) رونده و راهرو. (برهان) :
باد بهار بین که چو فراش خانگی
در دشت و کوه شد به گه صبح پی سپار.
ابن یمین.
|| (ن مف مرکب) پی سپر. لگدکوب و پایمال. (برهان).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر