پیس شدن

«لغت نامه دهخدا»

[شُ دَ] (مص مرکب) دورنگ شدن. ابلق گشتن. خلنگ گردیدن. || به بیماری برص مبتلی گشتن.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر