پیکارکرد

«لغت نامه دهخدا»

[پَ / پِ کَ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) پیکار کردن. جدال. مجادله :
چنین برز و بالا و این کارکرد
نه خوب است با دیو پیکارکرد.فردوسی.
|| (اِ مرکب) (در اصطلاح موسیقی) نام سرودی و آهنگی از موسیقی :
زننده دگرگون بیاراست رود
برآورد ناگاه دیگر سرود
که پیکارکردش همی خواندند
چنین نام از آواز او راندند.فردوسی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر