«لغت نامه دهخدا»
(ص مرکب)(1) رای تاریک. بدفکر. بداندیشه. بدگمان. (1) - صفت مرکب بقلب موصوف و صفت: چو تنگ اندر آمد بنزدیکشان نبود آگه از رای تاریکشان. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج1 ص87). فرستاد باید بنزدیک من برافروختن رای تاریک من. فردوسی (شاهنامه ایضاً ج2 ص403).